استعدادیابی دانش آموزان-نظریه هوش های چندگانه

استعدادیابی بر اساس نظریه هوش های هشتگانه
نظریه هوش های هشتگانه گاردنر

آقای هاوارد گاردنر یکی از اولین کسانی بود که در دنیا مفهوم هوش به صورت سنتی را مورد انتقاد جدی قرار داد.تا قبل از آقای گاردنر تقریبا نگاه به مقوله هوش به این صورت بود که فقط یک هوش به نام هوش عمومی یا عامل g وجود دارد.

ماجرا از اینجا شروع شد که آقای گاردنر در بین سال های 80- 1970 در دو جای متفاوت، یکی مرکز تحقیقات گفتاری بوستن و دیگری در پروژه تحقیقات بنیادی دانشگاه هاروارد که موسوم به پروژه صفر بود،روی دو دسته متفاوت از انسان ها کار تحقیقاتی انجام می دادند. گروه اول افرادی که سکته مغزی کرده بودند، و آقای گاردنر می خواست بداند که آیا این افراد وقتی سکته مغزی می کنند همه توانایی های خود را از دست می دهند یا نه، گروه دوم دانش آموزان معمولی و پر توان هوشی بودند که آقای گاردنر می خواست به رشد توانایی های آنها پی ببرد.

پس از سال ها کار تحقیقاتی روی این دو گروه به این نتیجه رسید که: ذهن انسان از یک سری توانایی های تقریبا مجزا از همدیگر تشکیل شده که این توانایی ها دارای ارتباطی اتفاقی و غیرقابل پیش بینی با یکدیگر است. وقتی یک قسمت از مغز آسیب میبیند، برخی از توانایی ها و استعدادهای خاص از بین می روند در حالی که سایر توانایی ها و استعدادها به قوت خود باقی می مانند.

بنابه نظر گاردنر ، هوش ترکیبی از توانایی ها است که در بخشهای مختلف مغز جا گرفته اند و بر خلاف گفتۀ سایر نظریه پردازان، تنها یک هوش بهر یا هوش عمومی نیست.

در روانشناسی تجربی  هر زمان یه فرد بتواند دو کار مختلف رو همزمان انجام بدهد روانشناسان به میزان ارتباط این دو عمل پی می برند.

 یعنی اگر انجام یک فعالیت مانعی برای انجام فعالیت دیگری نباشد،می توان دریافت که متعلق به دو ظرفیت مجزا هستند.

 مثلا بیشتر افراد می توانند در حین راه رفتن حرف هم بزنند و این نشان می دهد که این دو عمل مربوط به دو هوش مجزا هستند.

در حالی که خیلی از مردم نمی توانند در یک زمان هم جدول کلمات حل کنند هم به متن شعر یک آهنگ گوش بدهند، زیرا این دو مرتبط با یک هوش(هوش کلامی-زبانی)هستند.و این خود مهر تایید دیگری بر روی نظریه هوش های چندگانه از سوی روانشناسان سنتی بود.

برای اولین بار آقای هاوارد گاردنر نظریه اش را در کتاب «چارچوب‌های ذهنی: نظریه هوش چندگانه»، در سال ۱۹۸۳ ارائه کرد. به عقیده او همه انسان‌ها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. او در نظریه اش، هشت نوع مختلف هوش را معرفی نموده و احتمال داده است که نوع نهمی نیز به‌عنوان «هوش هستی‌گرا» وجود داشته باشد.

هوش های هشتگانه عبارتند از ؛

1-هوش کلامی-زبانی ( Verbal / Linguistic)

2-هوش ریاضی-منطقی  ( Logical / Mathematical)

3-هوش فضایی   (Visual / Spatial)

4-هوش بدنی-جنبشی   (Bodily / Kinesthetic)

5-هوش موسیقیایی   (Musical / Rhythmic)

6-هوش اجتماعی  (Interpersonal)

7-هوش درون فردی (Intrapersonal)

8-هوش طبیعت گرا  (Naturalistic)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *